بهراستی کدام شرکتی بدون در نظر گرفتن شرایط بازار، سلایق مشتریان، تمایلات مصرفکنندگان و از همه مهمتر فعالیتهای رقیبان، تنها و تنها با تکیه بر ذهن بسته سازمانی خود، به موفقیت طولانیمدت و پایدار رسیده است؟
آنچه به شما کمک میکند تا بتوانید شرایط بازار را بهتر درک کنید و خیلی ساده بدانید که در بازار چه اتفاقاتی در جریان است، تحقیقات بازاریابی یا Marketing Research است.
مقدمه
محصول جدید و موفقیت آن، همواره یکی از چالش های پیش روی مدیران بازاریابی بوده است. گهگاه پیشآمده است که شرکت هاو مدیران آنها بدون داشتن هیچگونه اطلاعاتی از دنیای بیرون و تنها با تکیه بر تفکرات تکبعدی و شخصی خود شروع به تولید و توسعه محصولات کردهاند و شاید حتی موفقیتهای کوتاهمدت نیز به دست آورده باشند.
اما بهراستی کدام شرکتی بدون در نظر گرفتن شرایط بازار، سلایق مشتریان، تمایلات مصرفکنندگان و از همه مهمتر فعالیتهای رقیبان، تنها و تنها با تکیه بر ذهن بسته سازمانی خود، به موفقیت طولانیمدت و پایدار رسیده است؟ مانند این است که شما بخواهید برای محصول خود قیمت فروش تعیین کنید و اصلاً اهمیت ندهید که رقیبان شما محصولات مشابه را به چه قیمتهایی به مشتریان میفروشند!
آنچه به شما کمک میکند تا بتوانید شرایط بازار را بهتر درک کنید و خیلی ساده بدانید که در بازار چه اتفاقاتی در جریان است، تحقیقات بازاریابی یا Marketing Research است. تحقیقات بازاریابی همواره به عنوان یکی از اجزای جداییناپذیر از واحدهای بازاریابی و فروش شرکتها محسوب میشود اما هنگامیکه صحبت از تحقیقات بازاریابی در مورد یک محصول جدید به میان میآید، کمی پیچیدگی این کار بیشتر میشود؛ چراکه اطلاعاتی که در بازار برای نوع رفتار مشتریان وجود دارد، بسیار اندک است و مشخص نیست که اصلاً مشتریان محصول را میپسندند یا خیر.
به همین خاطر، تعیین این موضوع بدون آنکه رقیبان از ایده شما استفاده کرده و محصولی مشابه و چهبسا مناسبتری را تولید کنند، باعث میشود تا تحقیقات بازار محصول جدید کمی دشوارتر باشد.
آنچه این نوشتار به آن میپردازد، بررسی نکات مختلف مطرحشده در تحقیقات بازار محصولات جدید است. در این راستا، پیش از هر چیزی بهتر است با مفهوم محصول و یا خدمت جدید و جایگاه تحقیقات بازاریابی در فرآیند توسعه آن صحبت کرد.
محصول جدید چیست؟
زمانی وجود داشت که همگان از تلفنهای همراه شرکت BlackBerry حرف میزدند؛ تبلیغات آن در همهجا پخششده بود و حتی در فیلمهای سینمایی نیز شما را رها نمیکردند.
آنچه این شرکت به آن همواره میبالید، امنیت بسیار زیاد این تلفنهای همراه بود؛ اما به یکباره چه اتفاقی افتاد که اکنون این برند دیگر جزو برندهای مطرح تلفن همراه قرار ندارد؟
چطور شد که مزیت رقابتی این شرکت دچار افول شد و این برند خیلی سریع از دور رقابت خارج شد؟ یا خیلی سادهتر در مثالی دیگرچگونه ممکن است که یک خواننده برای سالیان متمادی در صدر فروش جداول موسیقی سیر کند اما برخی دیگر تنها برای دورهای کوتاه در حد یک یا دو آلبوم موفق ظاهر شوند؟
پاسخ به این سؤالات، خیلی ساده در نوآوری و محتوای جدید و البته باکیفیتی که هرکدام ارائه میدهند، نهفته است. تلفنهای همراه شرکت BlackBerry تلفنهایی بزرگ و دکمهدار بودند؛ اکنون از خودتان بپرسید: آیا در چنین عصری حاضر به در دست گرفتن گوشی تلفن همراه دکمهای هستید؟! همراه شدن با ترندهای جهانی و ارائه محصولی که سطح رضایت مشتریان را مطابق شرایط بهروز زمانه و به شکلی باکیفیت ارتقا میدهد، رمز موفقیت شماست.
به همین منظور باید پذیرفت که هر محصول، خدمت و یا محتوایی که ارائه میدهید، هرچقدر هم که در زمان خود عملکرد خوبی داشته باشد، بالاخره دوره عمر آن به سر میآید و برای حرکت روبهجلو، باید محصول و یا خدمت جدیدی ارائه دهید.
برای همگام شدن با پیشرفت تکنولوژی و یا تغییر سلایق مصرفکنندگان، باید حرف جدیدی برای گفتن داشته باشید؛ یعنی محتوایی را ارائه کنید که مشتری را ترغیب کند تا از میان طیف گستردهای از انتخابهای پیشرویش، شما را انتخاب کند. رمز این کار در نوآوری نهفته است. نوآوری تعاریف متفاوتی دارد اما اگر به شکلی ساده بخواهیم آن را تعریف کنیم، میتوان گفت:
«نوآوری یعنی تجاریسازی خلاقیت». امروزه نیز رمز موفقیت سازمانها در خلق نوآوری نهفته است؛ یعنی سازمان تنها تا جایی پابرجا خواهند ماند که بتواند نوآوری به خرج دهد.
نوآوری در محصولات به ٣ دسته مختلف تقسیم میشود:
• نوآوری مداوم یا Continuous Innovation: مانند زمانی که کیفیت تلویزیون تولیدی شرکت خود را از LCD به LED ارتقاء دادهاید و مشتری برای استفاده از آن نیازی به آموزش و یا فراگیری نکته خاصی نیست و مشتری تنها از بهبود کیفیت لذت خواهد برد.
• نوآوری پویا یا Dynamically Continuous Innovation: مانند زمانی که ماشین لباسشویی تولیدی خود را به از حالت دوقلو به دیجیتال تغییر دادهاید و مشتری برای کار کردن با شرایط خاص ماشین لباسشویی باید کمی با تنظیمات آن آشنایی پیدا کند و نیاز به تغییر شیوه استفاده خود دارد؛ اما خدمتی که ارائه میشود درنهایت همان شسته شدن لباس و احساس رضایت بیشتر مشتری است.
• نوع آخر نوآوری که به Discontinuous Innovation و یا نوآوری منقطع معروف است، به زبان ساده همان محصول جدید است؛ یعنی سطح جدیدی از خدمت که پیشتر برای مشتری وجود نداشته است ولی اکنون مشتری را راضیتر از قبل نگه میدارد، به شکلی که حاضر است استفاده از محصولات مشابه پیشین را رها کند و به محصول شما که سطح خدمت جدید و پیشرفتهتری را ارائه میدهد، روی آورد؛ مانند هنگامیکه اولین تلفنهای همراه تماماً لمسی به بازار آمدند.
در این مقاله به شکل خاص بر روی تحقیقات بازار محصول تمرکز خواهد شد؛ یعنی آنچه در این مقاله موردمطالعه قرار میگیرد این است که اگر شرکتی به دنبال تولید محصولی جدید باشد، چگونه میتواند اطمینان حاصل کند که مشتریان بازار خواهان این محصول خواهند بود؟
تحقیقات بازاریابی محصول جدید
بسیاری از محصولات جدید با شکست مواجه میشوند چراکه نوعی از خدمت را ارائه میدهند که اصلاً مشتری نیازی به آن ندارد؛ بنابراین تحقیق در مورد اینکه توسعه و تولید محصولات جدید، در بازار با چه واکنشی مواجه میشود بسیار حائز اهمیت است و ریسک انجام کار را به شکل قابلتوجهی پایین میآورد.
حسن دیگر تحقیقات بازاریابی در این است که میتواند تشخیص دهد که جزئیات کوچکی که مشتریان به آنها اهمیت میدهند چه مواردی هستند و همین موارد میتوانند به طراحان محصول جدید، کمک کنند تا محصول تولیدی را هرچه بیشتر مطابق با خواسته و سلیقه مصرفکنندگان طراحی کنند؛ بنابراین تحقیقات بازار محصول جدید را میتوان در ٣ مورد زیر خلاصه کرد:
• یافتن ایدههایی برای طراحی و تولید محصول جدید
• ارزیابی ایدههای محصول جدید
• تست سلیقه مصرفکنندگان درباره محصول جدید
در ادامه پیرامون موارد بالا بیشتر صحبت خواهد شد. در حقیقت، اگر بخواهیم مراحل توسعه محصولات جدید را بررسی کنیم، به نمودار شکل زیر خواهیم رسید؛
که از این شکل، 3 مرحله نخست بر دوش تحقیقات بازاریابی خواهد بود؛ یعنی تا زمانی که تحقیقات بازاریابی محصول جدید به درستی انجام نشود، هیچ فرآیندی از مراحل دیگر توسعه محصول به درستی انجام نخواهد گرفت.
ایدههای تولید محصول جدید
مشتریان اغلب منبع بسیار خوبی برای تولید محصول جدید هستند و به همین دلیل مدیران میبایست سطح مشارکت سازمان خود با مشتریان را افرایش دهند و آنها را تشویق کنند تا نظرات خود درباره محصول را به گوش سازمان برسانند. این کار موجب میشود تا نقاط ضعف محصولات فعلی شناسایی شوند و مشخصههای یک محصول مناسب از دیدگاه آنها شناخته شود.
غربالگری ایدهها (Idea Screening) و تست ایدههایی (Concept Testing) که گردآوری نموده اید، به معنای دریافت بازخورد نسبت به مفهوم و ایده محصول است و این موضوع به شما کمک خواهد کرد تا مواردی که نامناسب هستند را از حجم بالای ایدههایی که ممکن است برای محصول جدید وجود داشته باشد، جدا کنید.
این کار به ٣ شیوه ساده میتواند انجام شود؛ نخست اینکه خیلی ساده ایدههای خود را به زبان آوردید و برخی از مشخصههای اصلی آن را بیان کنید. راه دوم این است که طرحی تصویری از محصول خود داشته باشید (بهصورت عکس و یا نقاشی) و در کنار آن برخی از ویژگیهایش را ذکر کنید.
راه دیگر نیز استفاده از Mock-up است که معمولاً یک مرحله قبلتر از تولید محصول آزمایشی یا prototype است.
Mock-up هنوز به مرحله تولید نرسیده است و هنوز در مراحل تصمیمگیری قرار دارد و بدین طریق سعی میکند تا جزئیات بسیار بیشتری را در قالب طراحیها ارائه کند تا مدیران بهتر بتوانند تصمیمگیری نهایی را انجام دهند.
برای مشاهده بازخورد بهتر مشتریان Hall test گزینه مناسبی به نظر میرسد. طی این تست شما از مشتریان و علاقهمندان دعوت میکنید تا در مکانی که از قبل تدارک دیدهاید حضور پیدا کنند و از نزدیک محصول شما را امتحان کنند و همانجا نقطه نظراتشان را به شما منتقل کنند.
تست استقبال مشتریان از محصول البته همیشه موفقیت محصول را بهدرستی پیشبینی نمیکند و اگر این تست با موفقیت همراه بود، لزوماً موفقیت محصول جدید را تضمین نمیکند. مثلاً ممکن است محصول در ادامه فرآیند با کمبود بودجه مواجه شود و یا برنامههای تبلیغاتی و بازاریابی ضعیف باشند و نتوانند مشتریان زیادی را جذب کنند و یا ممکن است رقیبان در طی این مدتزمان، با محصول بهتری پا به عرصه رقابت بگذارند و همه زحمتهای شما بر باد رود.
در حقیقت یک محصول حتی اگر کارکرد حداقلی داشته باشد ولی برنامههای ترویجی بسیار خوبی داشته باشد، میتواند به موفقیت برسد. پس تحقیقات بازاریابی در مورد محصول جدید تنها بخش کوچکی از عرضه مؤثر محصولی جدید به بازار است و به سایر جنبههای آن نیز باید بهدقت پرداخته شود.
ماهیت تست محصول بسته به نوع آن متفاوت است؛ مثلاً اگر آن محصول خوراکی باشد، بهسادگی با ارائه نمونههای خوراکی کوچک به مشتریان میتوانید نظر آنها را سريعاً جویا شوید؛ اما اگر مثلاً محصول شما یک ماده شوینده باشد، این کار کمی پیچیدگی بیشتری دارد. فرضاً اگر این محصول یک پودر ماشین لباسشویی جدید باشد.
تست این محصول حتماً باید در منازل مشتریان انجام شود تا مشتریان کیفیت شستشوی لباس را خودشان ارزیابی کنند و ملاحظه کنند که پس از چند مرتبه استفاده از این پودر آیا کیفیت لباسهایشان تغییر میکند یا خیر و یا اینکه به این پودر ماشین لباسشویی حساسیت پوستی دارند یا خیر. به همین خاطر در برخی موارد شرکتها باید عوامل انگیزشی برای مشتریان ایجاد کنند
تا از این محصولات خریداری کنند؛ یکی از این راهها میتواند این باشد که شرکت حاضر باشد باقیمتی پایینتر محصول را به مشتری بفروشد ولی اطلاعات او را یادداشت کند تا بعداً با او تماس بگیرد و نظرش را جویا شود.
البته نتایج تست نظر مشتریان بسته به نوع انجام تست میتواند تغییر کند که درباره این موارد در ادامه صحبت خواهد شد.
تست نظر مشتری تحت نام برند و یا بدون ذکر نام برند
نتایج تست نظر مشتریان، بسته به اینکه محصول از برندی خاص باشد و یا مشتری بدون داشتن پیشزمینهای از برند محصول آن را مصرف کند، متفاوت است.
مثلاً در کشور ما افراد بر روی تلفنهای همراه شرکت اپل حساسیت بالایی دارند و حتی نسخههای قدیمیتر آنها را با اختلاف دارای بالاترین کیفیت میدانند.
حال اگر مثلاً این شرکت بخواهد نوآوری محصول جدید خود را در کشور ما امتحان کند، اگر ذکر کند که این نوآوری مربوط به برند Apple است ممکن است افراد با شور و شوق فراوانی از آن به شکل کورکورانه استقبال کنند؛ درحالیکه اگر این تست فنّاورانه بدون ذکر نام این برند انجام گیرد، ممکن است خیلی مورد استقبال قرار نگیرد.
تست نظر مشتری توسط محصول تکی و یا مقایسه چند محصولی
شیوه دیگری که ممکن است نتایج تحقیقات را تحتالشعاع قرار دهد این است که به مشتری امکان تست یک محصول تک را داده باشید و یا اینکه چند محصول را همزمان به او داده باشید تا امتحان کند.
مثلاً فرض کنید بدون داشتن هیچ پیشزمینهای در مقابل شما دو اپلیکیشن اسنپ و تپسی وجود دارد و از شما خواسته میشود تا با آنها کارکنید و ببینید که کدامیک از آنها رابط کاربری بهتری دارند.
طبیعتاً هر دو اپلیکیشن بهتنهایی سطح پیشرفتهای از خدمت را ارائه میدهند و بسیار جذاب و راضیکننده هستند و اگر به شکل تکی از شما سؤال میشد، نظر شما درباره هرکدام از آنها مثبت میبود؛ اما اگر این دو را در کنار هم قرار میدادند و سپس از شما سؤال میکردند که کدامیک بهتر است، قطعا نظرات شما متفاوت بود.
طبیعتاً هنگامیکه صبحت از مقایسه میشود، مشتری بدینصورت فکر میکند که یکی باید نسبت به دیگری برتری پیدا کند؛ درصورتیکه شاید تجربه استفاده از هر دو آنقدر به هم نزدیک باشد که واقعاً فرق چندانی میان آنها وجود نداشته باشد.
تحقیقات نشان میدهند که در شرایط برابر میان دو محصول، اولین محصولی که مشتری آن را تست میکند، جلب نظر بیشتری میکند. البته مقایسه جفتجفت محصولات حسن این را نیز دارد که میتوانید محصول خود را در قیاس با رقیبان بسنجید و به فکر یافتن راهی باشید تا بتوانيد مزیتی فراتر ازآنچه آنها ارائه میدهند، ارائه کنید.
تحویل محصول و تحقیقات مرتبط با آن
برای آشنایی بهتر با مفاهیم مربوط به تحقیقات بازار تحویل محصول، ابتدا بهتر است از فضای فکری که پیرامون یک محصول ممکن است وجود داشته باشد، صحبت کنیم.
همانطور که در متن اشاره شد و به تأثیر بسیار مثبت یک برند (مثلاً تأثیر مثبت برند اپل بر روی مصرفکنندگان) اشاره شد، نقطه مقابل آن نیز وجود دارد؛ یعنی اگر یک برند قبلتر محصولات مناسبی را روانه بازار نکرده باشد، حتی اگر محصول تازه ای که تولید میکند بسیار باکیفیت باشد، بهسختی میتواند اعتماد ازدسترفته خود را باز یابد.
در این راستا، اگر بخواهیم به شکلی دقیقتر تصویر ذهنی مشتریان را مطالعه کنیم، میتوان گفت که تصویر ذهنی مشتری بهطورکلی از نام محصول یا خدمت جدید، بستهبندی یا ظاهر و شخصیسازی تحویل محصول، تشکیل میشود. اکنون در ادامه متن به شکلی دقیقتر این عوامل را بررسی خواهیم کرد.
تکنیک دلفی در تحقیقات بازار تولید محصول
یکی از علل اصلی شکست تجاری بسیاری از محصولات و خدمات جدید، این است که نیاز مشتری به شکلی پویا مورد مطالعه قرار نمیگیرد.
یعنی نوآوری به شکل پیوسته برای مشتری اتفاق نمیافتد. در حقیقت محصولات جدید باید از مطالعه عادات و رفتارهای مصرفکننده نشأت گیرند؛ یعنی برای توسعه مناسب محصول، باید بر روی نیازهای آتی بهجای نیازهای فعلی تمرکز کرد. حال یکی از تکنیکهایی که بهخوبی این کار را انجام میدهد، تکنیک دلفی (Delphi Technique) است.
این تکنیک شیوه جدیدی از نگاه به تحقیقات بازار را معرفی میکند و شخصیسازی تحویل به مشتری در طی این تکنیک بهخوبی بررسی میشود چراکه در آن بر روی گروه خاصی از مشتریان تمرکز خواهد شد.
در حقیقت تکنیک دلفی نوعی نگرش جدید به مسئله تحقیقات بازار محصولات جدید را ارائه میدهد و اگر بتوان با این نگاه، تحقیقات بازاریابی را انجام داد، فرآیند تحقیقات بازار تکمیلتر و اثربخشتر خواهد بود.
نامگذاری محصول جدید
در فرآیند نامگذاری محصول تازه، ٣ مرحله وجود دارد:
• تعریف نیاز: طبیعتاً باید نامی بگذارید که متناسب با نیازی باشد که محصول برطرف میکند تا مشتری به سمت آن ترغیب شود؛ البته نام انتخابی میتواند بیربط نیز باشد اما داشتن نکتهای منفی یا اینکه به شکلی باشد که بهصورت ناخودآگاه مشتری را به یاد محصول دیگری بیندازد، بهشدت موردی منفی در این قسمت خواهد بود.ضمن اینکه نام انتخابی بهتر است تصویر مناسبی از برند تهیهکننده آن، از خود به نمایش بگذارد.
• پیشنهادات مختلف اسامی مختلف: تکنیک طوفان ذهنی (Brainstorming) در این زمینه پیشنهاد میشود؛ چراکه افراد بهسادگی نام موردعلاقه خود برای محصول را پیشنهاد میدهند و سپس از میان آنها چند نام احتمالی مناسب جدا میشود.
• آزمودن نامها: مرحله آخر شامل آن است که گروهی از محققان، در میان گروهی از مشتریان هدف محصول قرار گیرند و از آنها میخواهند تا نظر خود را درباره حسی که نسبت به نام محصول دارند بیان کنند. یک نام زیبا و منحصربهفرد میتواند به شکلی ذهنی و غیرمستقیم بر اثر مثبت آن تأکید کند و یا زیبایی محصول را در خاطر مشتری ترسیم نماید.
این یادآوری حس خاص بودن محصول را برای مشتری تداعی میکند و موجب میشود تا در مراحل اولیه بیشتر و بیشتر از محصول جدید استفاده کند و یا درباره آن تحقیق کند تا جایی که دیگر به ارزش حقیقی محصول پی ببرد و سپس تصمیم بگیرد که آیا محصول را بخرد یا خیر.
بستهبندی محصول
بستهبندی بهخصوص برای محصولاتی که بهسرعت در حال رشد هستند ٣ نقش اساسی دارد. اول از همه زیبایی و ظاهر مناسب آن میتواند چشمان مشتریان را تسخیر کند و آنها را کنجکاو سازد تا از میان انبوه محصولات آنها را انتخاب کنند؛ این موضوع بهخصوص برای محصولات تازه به بازار آمده که به دنبال مشتری هستند، بسیار حائز اهمیت است.
مورد دوم اینکه تصویری ذهنی از محصول برای مشتریان بر جای میگذارد؛ مثلاً نوشابه کوکاکولا را تصور کنید. با ذکر نام کوکاکولا اولین چیزی که در ذهن شما میآید، چیست؟ آیا چیزی به غیر از یک نوشابه مشکلی رنگ خنک با یک نوار قرمز در روی اطراف بطری آن است؟ طبیعتاً خیر؛ اما شرکت کوکاکولا که تنها یک محصول ندارد پس چرا نوشابه نارنجیرنگ و یا سفیدرنگ آن را به خاطر نیاوردید؟ دلیل این موضوع در این است که شرکتها ترجیح میدهند تا بهوسیله بستهبندی خاص، تصویری متفاوت و ماندگار در ذهن مشتری خلق کنند تا او هرگاه که نام محصول به میان میآید تصویر خاص و متفاوت محصول برای او تعادلی شود.
به همین خاطر کوکاکولا ازآنجاییکه محصولاتش مشتریان بسیار زیادی دارد، ترجیح داده است تا برای نوشابههای بارنگهای دیگر خود زیر برندی دیگر با طراحی و بستهبندی متفاوت در نظر بگیرد.
مورد سوم در مورد بستهبندی محصولات نیز، شامل راحتی انبار کردن و آسانی استفاده برای مشتری است. مثلاً انواع و اقسام بستهبندیها برای شیر نوشیدنی را در نظر بگیرید. طبیعتاً بسته به نوع استفاده شما، ترجیح شما باعث میشود تا هرگاه از یک نوع بستهبندی استفاده کنید.
بستهبندی خوب شانس موفقیت محصول در بازار را افزایش میدهد و این موضوع آنقدر مهم است که بسیاری از شرکتها یک طراح بستهبندی در سازمان خوددارند. درباره تست اینکه طرح متصور شده برای بستهبندی مناسب است یا خیر، میتوان از طراحیهای اولیه و یا Mock upها استفاده کرد تا نظرات مشتریان پرسیده شود و نکاتی که شاید شرکت از آنها غافل بوده است، موردبررسی قرار گیرد.
جمعبندی
با توجه به مواردی که از محصول جدید، ایدههای تولید آن و همچنین تحویل محصول به مشتری گفته شد، میتوان گفت که نخستین گام در راستای شناخت شرایط موجود در بازار و رفتار مصرفکنندگان، تحقیقات بازاریابی است.شاید برای انجام تحقیقات بازار جامع و مؤثر بهخصوص برای محصولی جدید، اطلاعات بسیار زیادی اعم از آشنایی با تکنولوژی، پیشبینی رفتار مصرفکننده و تأثیرگذاری بر آن، ابزارهای مختلف جذب مشتری، کانالهای گوناگون ایدهیابی و بسیاری از عوامل دیگر نیاز باشد.
اما اگر تحقیقات بازار یک محصول یا خدمت جدید بهدرستی و با اصول موجود انجام گیرد، میتوان مطمئن بود که گامهای نخست ایجاد نوآوری در محصولات و یا تولید محصول جدید، بهدرستی برداشتهشده است و میتوان با اطمینان خاطر بیشتری نسبت به تولید محصول اقدام کرد و سایر مراحل توسعه محصول جدید را پی گرفت.
همچنین، اگر یک محصول در نگاه مشتری جذابیت نداشته باشد، تحقیقات بازار میتواند آن ایده را با مطالعاتی که انجام میدهد، حذف کند و سازمان را از صرف هزینههای گزاف و زیان نجات دهد. به همین خاطر، میتوان گفت تحقیقات بازاریابی بخشی غیرقابلانکار در فرآیند توسعه یک محصول جدید است.
آخرین دیدگاهها