ایدههای موفق همیشه نتیجه نظارت صحیح، بلند مدت و خستگی ناپذیر بر روی روند نوآوری و حاصل تفکر خلاق بوده است. اگرچه روشها و اصول بینالمللی برای ایده پردازی در صنایع گوناگون وجود دارد، اما قوانین و اصول خاصی برای تبدیل ایدههای گوناگون به اجرا تعریف نشده است.
در این مقاله به ۱۰ مرحله مهم مدیریت ایده در تبدیل ایده جدید به اجرا اشاره میشود.
۱. انتخاب ایده اولین قدم در ایدهپردازی
اهمیتی ندارد که یک ایده از کجا و از چه طریقی به ذهن شما خطور میکند. این راهها فقط نقطه شروعی برای انتخاب یک ایده هستند. شما فقط باید تصمیمگیری کنید و اراده و اعتماد به نفس داشته باشید
کسی که پیشنهادی را برای یک ایده ارائه میدهد، الزاما برای پیاده سازی و به نتیجه رساندن آن فرد مناسبی نیست. وظیفه شما به عنوان رهبر این ایده این است که فرد مناسبی را با توجه به توانایی کافی، دورنمای حرفهای و تجربه اش انتخاب کنید.
در این مرحله باید منابع و ابزار لازم را برای کسی که اجرای ایده را بر عهده گرفته قرار دهید. در صورتی که شما نتوانید در این مرحله منابع اولیه را تأمین نمایید، بعدها با مشکلات بسیاری در اجرایی کردن ایدهتان مواجه خواهید بود.
۲. بررسی موشکافانه همه جوانب
به عنوان یک سرمایه گذار، تلاش کنید همه جوانب فرصت بالقوه خودتان را به صورت تحلیلی بسنجید. هرچه پروژه تعریف شده بزرگتر باشد، ایده باید دقیقتر و موشکافانهتر بررسی شود. جنبههای اصلی در یک ارزیابی کلی عبارتند از:
مخاطبین بالقوهای که شما میخواهید بدست بیاورید بشناسید
ارزش احتمالی این ایده و یا محصول را تخمین بزنید
میزان ریسک این ایده را محاسبه کنید(البته تعریف شما از ریسک نیز بستگی به خودتان دارد!)
دوام آوردن در بازار را بسنجید. در واقع باید بررسی کنید که آیا کسی واقعا نیاز به ایده و یا محصول شما دارد؟
۳. بررسی بازخوردها
از افراد آگاه از بازار، رقیبان و تجارب تجاری مشابه اطلاعات لازم را کسب کنید. تجارب عملی از مشتریان هدف میتواند پیشبینی احتمال موفقیت را برای شما آسانتر کند. البته ارزیابی واقعی زمانی است که محصول به بهره برداری میرسد اما اینگونه تحقیقات نیز میتواند تا حد بسیار زیادی به شما کمک کند. همچنین هم قطاران خود اعم از سهامدار، کارمند و یا مشتری را بشناسید.
۴. واکنش به بازخوردها
تغییرات لازم را در محصول، استراتژی و طرح کسب و کارتان بر اساس بازخوردها ایجاد کنید. سرمایه مورد نیاز را برای اهداف تعیین شده پیشبینی کنید. یک برنامه اجرایی دقیق از آنچه در کوتاه مدت و بلند مدت میخواهید تنظیم کنید. همچنین مشخص کنید که چه کسانی مسئول رساندن پروژه به این اهداف هستند.
نحوه واکنش شما به بازخوردهای دریافت شده اگر از دریافت بازخورد مهمتر نباشد، قطعا اهمیت کمتری نیز ندارد. در این مرحله حرکت سریع و رو به جلو تحسینبرانگیز است، اما باید بدانید در این مرحله ایده شما ممکن است با موانع زیادی از جمله موانع مالی رو به رو شود. از این رو، بهتر است در این مقطع به فکر تأمین سرمایه مورد نیاز برای اجرای ایدهتان باشید. ممکن است شما خودتان بتوانید از منابع مالی شخصی برای این پروژه استفاده کنید، اما بیشتر افراد نیازمند یک سرمایهگذار علاقهمند و متعهد به پروژه هستند.
در این مرحله دریافت بازخوردها و اتخاذ آن در پروژه کاری، حیاتی به نظر میرسد. در این مقطع شما باید حداقل محصول قابل عرضه را ارائه نمایید و از پروژه بهره برداری کنید. اهمیتی ندارد که این محصول همه جوانب ایده شما را دربر نمیگیرد چرا که زمان زیادی برای اصلاحات از همین نقطه وجود دارد.
۵. ارائه نمونه اولیه محصول
به جای آن که در جاهطلبیها و کمالگرایی هایتان در عرضه محصول از همان ابتدا غرق شوید، حداقل محصول قابل عرضه را ارائه دهید. فرض کنید که شما توانستید از همان ابتدا محصول کامل و بی نقصی ارائه دهید. در این صورت شما در واقع راه تغییر را بر روی خود بسته اید. حداقل محصول قابل عرضه را ارائه دهید و نظرات گوناگون را دریافت کنید و از آنها بهره ببرید.
یک نمونه اولیه مطلوب میتواند به مشتریان نهایی نشان دهد که محصول نهایی تقریبا چه ویژگیهایی دارد و یا چه ویژگیهایی خواهد داشت. یک ایده خوب ایده ایست که بتواند هرچه زودتر به یک محصول تبدیل شده و با قیمت مناسب ارائه شود. هدف از ارائه محصول با قیمت مناسب این است که به راحتی بتواند وارد بازار شود.
نکته یاد شده ممکن است در فضای تکنولوژی اشتباه برداشت شود. در چنین فضایی ممکن است برداشت این باشد که وقتی میگوییم محصولی سریعا به بازار برسد یعنی این که سریعا کار انجام شود، بسیاری از موارد در نظر گرفته نشود و محصولی سرسری و نامرغوب به بازار ارائه شود. قطعا شما نباید از ایدهها و جاهطلبی هایتان عقب بکشید فقط با این استدلال که زمان بیش از حد برای محصولتان نگذارید. در واقع نه باید افراط وجود داشته باشد و نه تفریط!
۶. موفقیت در بازار
سریعا محصول را وارد بازار کنید و واکنش مشتریانتان را به دقت بررسی کنید. دلیل چیست؟ واضح است! در بسیاری از اوقات در حالی که یک تولید کننده در حال اصلاحات پی در پی محصول خود است و میخواهد محصول بی نقصی ارائه دهد و از این رو، زمان زیادی را صرف آن میکند، رقیبی محصول قابل قبول مشابهی را در بازار به خوبی میفروشد. اما چرا باید محصول ایدهآل از ابتدا ارائه نشود؟ شاید بسیاری از شنیدن این توصیه شگفتزده شوند و بپرسند واقعا چرا باید محصول ناتمام را به بازار ارائه کرد؟
در این مرحله اساسا شما و ایدهتان در میدان هستید! ایده شما در این مرحله حتی با وجود همکاران و سهامداران، یک ایده داخلی است و کسی از آن در جهان خارج مطلع نیست. شما باید فرض کنید که مردم به پروژه شما علاقهمند میشوند و میخواهند محصول شما را خریداری کنند، اما شما هیچ ذهنیتی از بازخورد و اصلاحات مورد نیاز محصول تا زمانی که ارائه نشود نمیتوانید داشته باشید. ارائه حداقل محصول قابل عرضه فقط برای ارائه نمونه کار به منظور جاافتادن در بازار نیست، بلکه راهیست که میتواند ریسک پروژه شما را به حداقل برساند.
در این مرحله اگر احساس کردید پروژهتان پاسخ مورد انتظار شما را از بازار دریافت نکرده است، به معنای واقعی خوش شانس هستید! زیرا در این مرحله میتوانید به راحتی برگردید و از ابتدا کار را دنبال و اشکالات پروژهتان را تصحیح کنید بدون این که ضرر مالی آنچنانی متوجه شما شده باشد.
۷. به آزمایش و امتحان بپردازید
ارزیابیهای اولیه در مولفههای گوناگون کسب و کار از جمله قیمت، هویت بصری و نیز پیامها و تجربیات مشتریان در این مرحله به دست شما برسد. این بدان معنا نیست که شما محصول نهایی را ارائه کرده اید بلکه بدین معناست که به کمک این تجربیات میتوانید محصول خودتان را ارتقا دهید و بهبود بخشید. ارزیابی واکنش بازار به مانند تمرین برای شماست. هر چقدر ارزیابی خود را گسترده انجام دهید، نتایج مطلوبتری دریافت خواهید کرد.
۸. اصلاح و تکامل
میتوان گفت که این مرحله مهمترین مرحله اجرای ایده است. واکنش شما به بازخوردهای گوناگون، میزان موفقیت شما در بازار را تعیین خواهد کرد. به خاطر داشته باشید که ایده شما به نقد نیاز دارد. اگر شما فقط واکنشهای مثبت دریافت کنید یا محصول بی نقصی را تولید کرده اید که احتمال بسیار کمی دارد و یا مخاطبین شما، واقعی و حقیقی نیستند. جدا از این ده مرحله که در این مقاله به آن پرداخته میشود، مرحله یازدهمی نیز وجود دارد که شامل اصلاح و تکامل مستمر پروژه شما میشود. برای این کار هیچ راهی بهتر از شنیدن و درک نیاز مشتریان نیست.
۹. برنامه رشد
به روز رسانی در محصولات، طرح کسب و کار، بازاریابی و استراتژی مالی زمینه پیشرفت را مهیا میسازد. اگر از این پیچ بتوانید به خوبی عبور کنید، میتوانید از آن به عنوان فرصتی برای جذب سرمایههای بیشتر نیز نگاه کنید.
این مرحله، مقطعیست که شما طراحی و ساخت آیندتان را شروع میکنید. در این مرحله شما میدانید که احتمال موفقیت ایدهتان بالا خواهد بود و باید جدول زمانی رسیدن به اهدافتان را طراحی کنید. شما پیش از این مقطع، حداقل محصول قابل عرضه را به بازار ارائه کرده اید. از این رو، زمان آن فرا رسیده تا به ارتقای محصول خود بپردازید. در این مرحله باید این موارد را تعیین کنید:
نحوه به روز رسانی محصولات
طرح کلی کسب و کار و مدیریت فروش
استراتژی بازاریابی
منابع مورد نیاز
سرمایه مورد نیاز
هدفگذاری بر مبنای جدول زمانبندی
۱۰. گسترش
این شاید نکته پایانی باشد، اما بدون شک، پایان مسیر شما نیست. چرخهای وجود دارد که در آن اصلاح و تکامل، گسترش محصول را در پی خواهد داشت. این یک چرخه ثابت، مستقل و مستمر در گسترش محصول است که ما آن را نوآوری روزانه مینامیم. با یک استراتژی کسب و کار مناسب، یک برنامه گسترش جاهطلبانه، وجود سهامدارانی که از قبل سرمایهگذاری کرده اند و یک بازار مناسب و با ظرفیت، میتوان گفت که ایده شما آماده تسخیر جهان است
آخرین دیدگاهها