همانطور که پیداست، روند ساخت محصول جدید برای عرضه به مشتریان، طراحی محصول نام دارد. البته این تعریف بسیار پیشپا افتاده است. طراحی محصول مفهوم گستردهای است که با تولید اصولی و توسعهی ایدهها به خلق محصولات جدید میانجامد. کارشناسان طراحی روی مفاهیم و ایدهها کار میکنند و در نهایت آنها به اختراعات و محصولات ملموس تبدیل میشوند.
کارشناس طراحی محصول برای خلق این محصولات با هنر، علم و فناوری سروکار دارند. در حال حاضر با کمک ابزارهای دیجیتالی و تکنیکهای توسعهیافته و روبهرشد نیاز به تشکیل تیمهای بزرگ کاهش یافته و امکان شبیهسازی محصول قبل از ساخت آن فراهم شده است.
در این مقاله نگاهی میاندازیم به:
- فرایند طراحی محصول
- مراحل طراحی محصول
- شیوههای طراحی محصول
- عوامل مؤثر بر طراحی محصول
- ملاحظات لازم در طراحی محصول
- نمونههایی از طراحی محصولات موفق.
۱. فرایند طراحی محصول
هر تیم طراحی شیوهی متفاوتی برای طراحی و توسعه محصول در پیش میگیرد. فرایندی که کوبرگ (Koberg) و باگنل (Bagnell) پایهریزی کردهاند نشان میدهد که چگونه ایدههای طرح شده را به محصول فیزیکی تبدیل کنیم. این فرایند از شناخت صورتمسئله آغاز میشود و با گذر از مراحل ایدهپردازی و ساخت نمونههای اولیه، در نهایت به خلق محصول منتهی میشود. این قاعده از همان شیوهی رایج تولید در کنار ارزیابی انتقادی برای تشخیص اصلاحات لازم پیروی میکند.
این روش سه مرحله دارد؛ ممکن است لازم باشد مراحل دوم و سوم در طول فرایند چند بار تکرار شوند.
تجزیه و تحلیل
در آغازِ فرایند لازم است روی حقایق و ارقامِ موجود، تحقیقات گستردهای صورت گیرد. سپس باید از طریق این دادهها بهترین راه ممکن را برای حل مشکلِ موجود بیابیم. بهعبارت دیگر، در اینجا دو مرحله پیشِ رو داریم:
پذیرش مشکل: طراحان در قبال پروژه و یافتن راهحل برای مشکلات موجود مسئولند. با بهرهگیری از منابع موجود میتوان دستیابی به این هدف را به بهترین نحو تضمین کرد.
تجزیه و تحلیل: در این مرحله تیم طراحی شروع به تحقیق و جمعآوری دادههای مرتبط برای یافتن راهحل میکند.
ایدهی کلی
به محض اینکه مشکل و راهحلهای مناسب مشخص شدند باید راهحل نهایی انتخاب و بهتفصیل تعریف شود. همچنین جوانب مختلف راهحل مورد نظر باید بهگونهای پیاده شود که پاسخگوی نیازهای مشتری باشد. یکی از گامهای اولیهی این مرحله «تعریف» است:
تعریف: در این گام تیم طراحی مشکل یا مشکلات اصلی را شناسایی میکنند و با تعریف مشکل و اهداف مورد نظر، اطلاعات مورد نیاز این مرحله را فراهم میکند. این کار با فعالیتهایی همچون حذف عوامل فرعی و یافتن عاملی که نیازمند اعمال تغییر است، انجام میشود.
ترکیب
در این مرحله راهحلها به ایده تبدیل و بهترین آن نشانهگذاری شده است. این ایدهها نمونههای اولیه را تشکیل میدهند که محصولات حقیقی بر مبنای آنها ساخته خواهد شد. این مرحله به چهار گام تقسیم میشود:
ایدهپردازی: در این مرحله ایدهها و راهحلهای مختلف بالوپر میگیرند. زمانی میتوانید بهترین مجموعه ایدهها را گردآوری کنید که در برابر ایدههای مختلف موضع نگیرید و بدون تعصب داوری کنید.
انتخاب: از میان ایدههای ارائه شده، باید ایدهای که بهترین نتیجه را در پی دارد، انتخاب شود. در این گام میتوان برنامهی تولید را طراحی کرد.
اجرا: در این گام نمونهی اولیه تولید میشود و برنامهی طرحشده بهطور آزمایشی اجرا میشود.
ارزیابی: در نهایت باید نمونهی اولیه آزمایش شود و اصلاحات ضروری صورت بگیرد. اگر روند عملکرد نمونهی اولیه بر اساس پیشبینیهای انجام شده بود، میتوان به اجرای ایدههای تکمیلی پرداخت.
۲. مراحل طراحی محصول
گذشته از مراحل گستردهای که در بخش قبل به آنها اشاره شد، برای طراحی یک محصولِ موفق میتوان طی یک سری اهداف سازمانیافته به پیادهسازی مراحل جزئی نیز پرداخت.
خلاصه طرح
خلاصه طرح با تشریح هدف اصلی و تعیین مشکلات، ما را هدایت میکند. بنابراین تیم طراحی میتواند آن را به عنوان نقطهی شروع در نظر بگیرد. در هر صورت، خلاصه طرح، به تنهایی اطلاعات مفیدی در زمینهی نحوهی آغاز فرایند طراحی در اختیار ما قرار نمیدهد.
شرح طرح محصول (PDS)
شرح طرح محصول قدم بسیار مهم و اساسی است که اغلب نادیده گرفته میشود و بهدرستی درک نمیشود، در این گام مسائل بهتفصیل شرح داده میشوند. پیش از کار کردن روی ابداع راهحل باید درک عمیقی از مشکل معین شده داشته باشیم. اطلاعات این بخش باید پس از گفتوگو با مشتری، تحلیلگر بازار و در نظر گرفتن رقبای موجود گردآوری شود. در گامهای بعدی تیم طراحی باید برای دریافت راهنماییهای کارامد به این اطلاعات رجوع کند.
طرح ایدهی کلی
حال تیم طراحی با کمک اطلاعات بهدست آمده از مرحلهی قبل، راهحل را آغاز میکند. در این مرحله طراحی بیشتر به صورت مفهومی است؛ با داشتن جزئیاتی از اجزای اصلی به استقبال مرحلهی بعد میرویم. جزئیات مورد نظر در این مرحله به نوع محصول در حال طراحی بستگی دارد، بنابراین درک زیروبم جوانب مرتبط با محصول مهم است. این جوانب ممکن است فعالیتهایی مانند تولید، فروش و هزینههای تولید را نیز در برگیرد. این درک اولیه از ارزش زنجیره دوبارهکاری و کارهای مضاعف را کاهش میدهد یا بهکلی از میان میبرد.
در این مرحله شناخت ایدهی کلی و ارزیابی آن ضروری است. از میان ایدههای متعدد، هرکدام از محصولات که نیازهای مشخص شده در مراحل قبل را فراهم میکند، مشخص و سپس آنها را ارزیابی میکنیم تا بهترین گزینهی پیشِ رو را بیابیم.
انتخاب ایدهی کلی
در این مرحله ممکن است لازم باشد تیم طراحی از مشورت افراد بیشتری برای بررسی جزئیات ایدههای بهدست آمده از مراحل قبل استفاده کند. در این خصوص بهترین گروهی که میتوان از نظرات آنها بهره برد، شامل کارشناسانی از شاخههای مختلف است که در زمینهی ارائهی ایدهها و راهحلهای خلاقانه بسیار مؤثر خواهند بود. شایسته است که همهی افراد را به مطرح کردن ایدههایشان تشویق کنیم و به این ترتیب احتمال نوآوری را افزایش بدهیم.
ارزیابی ایدهی کلی
از میان این ایدههای بالقوه، طرح باید بهگونهای انتخاب شود تا آن دسته از خصوصیات محصول که در مراحل قبل حاصل شد، برآورده شود. این سنجش مقدمهای است برای تصمیمات آینده در رابطه با طرح نهایی. در اینجا دوباره باید گروهی از کارشناسان مختلف گردهم جمع شوند تا همهی زوایای طرح منتخب ارزیابی شود. اکنون ایدهای که به حلِ مشکلِ مشخصشده از همه نزدیکتر است و بیشترین نیازهای طرح را پاسخگوست، جزء به جزء گسترش مییابد.
طرح جزئی
در این مرحله ایدهی نهایی انتخاب شده است. پیچیدگیها ساده شدهاند و ایده با جزئیات، ابعاد و خصوصیات ضروری طراحی شده است. احتمالا در این مرحله تولید یکی از نمونههای اولیه برای آزمایش محصول اصلی لازم باشد. در این مرحله بسیار مهم است که تیم طراحی با واحدهای دیگر نظیر تولید و محاسبات همکاری نزدیک داشته باشند تا از اجرای صحیح جوانب عملی تولید و عرضه اطمینان حاصل کند.
پایان دادن به تکرار مراحل طراحی محصول
معمولا مراحل فوق چندبار تکرار میشوند. اما با پرسیدن این سؤالها میتوان دفعات تکرار مراحل بالا را کاهش داد:
تولید: آیا میتوانیم محصول را با امکانات موجود بسازیم؟
فروش: آیا میتوانیم آنچه را مشتری میخواهد، تولید کنیم؟
خرید: آیا اجزای مورد نیاز فراهم است یا باید آنها را سفارش بدهیم؟
هزینه: ساخت این طرح برای ما چقدر هزینه دارد؟
حملونقل: آیا ابعاد مختلف محصول برای شیوههای حملونقل موجود مناسب است؟ آیا به شیوهی خاصی از حملونقل نیاز است؟
تجزیه: محصول در اواخر عمرش چگونه تجزیه خواهد شد؟
۳. انواع طراحی محصول
اکثر محصولات طراحیشده در دو دستهی اصلی قرار میگیرند:
تقاضا-نوآوری کششی
تقاضا-کشش زمانی اتفاق میافتد که طرح یک محصول مستقیما بتواند در موقعیتی از بازار مفید واقع شود. طرح جدید در جهت حل مشکلِ طرح موجود کار میکند. این رویداد هنگام تولید محصول جدید یا تغییر محصول موجود اتفاق میافتد.
اختراع-نوآوری فشاری
با پیشرفت علم و فناوری، نوآوری پدید میآید و این نوآوری در مسیر تحقیق یا طرح خلاقانهی محصولی جدید رشد میکند.
۴. عوامل مؤثر بر طراحی محصول
هزینه
یکی از بزرگترین عوامل مؤثر بر طراحی محصول هزینهی تولید است که شامل هزینههای مواد اولیه و نیروی انسانی است. این هزینهها روی سیاستهای قیمتگذاری تأثیر میگذارد که باید با ارزش محصول نزد مشتری همخوانی داشته باشد.
تطابق با نیازها و ویژگیهای انسان
محصول باید کاربرپسند باشد و با عملکرد خود موجب آسایش شود. شاید لازم باشد با توجه به معیارهای انسانی تغییراتی کوچک و بزرگ در طراحی محصول ایجاد شود تا محصول پاسخگوی نیازهای اساسی باشد.
مصالح و مواد اولیه
اینکه مواد مورد نیاز بهراحتی قابل دسترسی باشند، در طراحی محصول موضوع مؤثری است. علاوه بر آن لازم است از پیشرفتهای جدید در زمینهی فناوری غافل نباشید.
نیازهای مشتری
یک عامل تأثیرگذار مهم و مشخص در طراحی محصول، مشتری و نیازهای اوست. تسخیر مشتری طی مراحل نظری و برنامهریزی بهاندازهی برانگیختن او در برابر هرگونه نمونهی اولیه ضروری است. حتی اگر نیاز به استفاده از یک فناوری پیشرفته و اضافه کردن قابلیتی هیجانانگیز به محصول موجب کاهش علاقه و همچنین ایجاد احساسات منفی در مخاطب میشود باید از آن چشمپوشی کرد.
شهرت کارخانه
شهرت کارخانه مایهی افتخار است، البته به همین علت ممکن است لازم باشد طراحی خاص یک محصول یا ترکیب رنگ و قابلیتهای آن با توجه به این شهرت تعیین شود. شاید لازم باشد نماد شرکت برای اهداف بهخصوصی به شیوهای ظریف و نامحسوس یا واضح و آشکار روی محصول درج شود. شاید لازم باشد قابلیتهایی که شهرت کارخانه به آنها وابسته است در طراحی پیاده شوند.
زیبایی شناسی
بسته به موقعیت شاید لازم باشد محصول مطابق مد روز یا با شکل معینی ظاهر شود تا ظاهر محصول بیانگر فناوری آن باشد. همچنین ممکن است این امر روی فرایند پیشبینی شدهی تولید محصول نیز تأثیرگذار باشد.
مد
گرایشها و مد رایج هم روی طراحی برخی محصولات تأثیر دارند. در طراحی محصول باید در نظر گرفته شود که مشتریها خواستار بهروزترین محصولات هستند.
فرهنگ
اگر محصول برای بازاری با فرهنگ بهخصوص طراحی میشود، باید در طول فرایند طراحی محصول این موضوع را به یاد داشته باشید. محصولی که در یک فرهنگ مقبول است ممکن است در فرهنگ دیگری توهینآمیز تلقی شود و برای مخاطبی با فرهنگ متفاوت جذاب نباشد.
کارایی
محصول قرار است چه مشکلاتی را برطرف کند؟ کارایی و نحوهی استفادهی محصول روی طراحی آن تأثیر میگذارد.
محیطزیست
یکی دیگر از ملاحظات لازم هنگام طراحی محصول تأثیر آن روی محیطزیست است. امروزه اغلب مشتریها بیش از پیش از معضلات محیطزیست آگاه هستند و به آن اهمیت میدهند. قابل بازیافت بودن مواد بهکار رفته، نحوهی تجزیهی محصول پس از پایان عمرش و نحوهی تجزیهی بستهبندی آن از مواردی هستند که باید در نظر داشته باشید.
۵. ملاحظات ضروری در طراحی محصول
طراحی محصول فرایند پیچیدهای است. زیرا هرکدام از سرمایهگذاران توقع متفاوتی از محصول دارند. نمونههایی از توقعات پیچیدهای که باید در طراحی محصول لحاظ شوند به این صورت هستند:
صرفهی اقتصادی
هدف بخش تولید این است که محصول با حداقل هزینههای ممکن تولید شود تا سود حاصل از آن به حداکثر برسد و فروش محصول تضمین شود. محصولی که به ناچار با هزینههای زیادی تولید شده است قیمت بالاتری خواهد داشت و مشتریها را فراری میدهد. این معضل اغلب به طراحی مجدد محصول و کاهش کیفیت آن میانجامد.
قیمت، ظاهر و شهرت
مشتری همیشه دنبال محصولی معروف، کاربردی و در عین حال زیبا و جذاب است. همچنین میخواهد قیمت محصول معقول باشد. گاهی ممکن است ظاهر در برابر کارایی اهمیت چندانی نداشته باشد، اما اگر چندین محصول مشابه دیگر در بازار موجود باشد ظاهر محصول عامل برتری آن خواهد بود.
کارایی
باید به بازده و کارایی محصول هم بهاندازهی کافی توجه شود. مسلما محصول قبل از هر چیز باید به میزان ذکر شده بازده داشته باشد. شاید مخاطب محصول را تحت تأثیر خصوصیات جانبی یا ظاهر دلفریب آن خریداری کند، اما رضایت خاطر و بقای فروش تنها زمانی اتفاق میافتد که محصول بیشترین بازده را داشته باشد.
تعمیر و نگهداری
طراحان محصول، تولیدکنندگان و کارگران تعمیر و نگهداری، محصولی را که از قطعات کوچکتر ساخته شده است بیشتر میپسندند. هرچه قطعات محصول کارکرد مستقل و سادهتری داشته باشد، محصول منعطفتر خواهد بود؛ بنابراین در صورت نیاز به طراحی مجدد میتوان به جای تغییر دادن کل طرح، قطعات اصلی را تغییر داد؛ تولیدکننده بهسادگی میتواند عوامل مشکلساز را بدون ایجاد تغییر در کل فرایند تولید بهسادگی اصلاح کند و نیازی نخواهد بود کارگران تعمیر و نگهداری همهی قطعات را از یکدیگر جدا کنند و در زمان تعمیر و اصلاح صرفهجویی میشود.
۶. مثالهایی از طراحی محصولات موفق
اپل آیفون
شرکت اپل همواره در زمره نوآورترین شرکتهای جهان است؛ گرچه در آغاز کار، موفقیت مستمری نداشت ولی با مدیریت درست، محصولاتی منحصربهفرد و ممتاز تولید میکرد که نزد مردم محبوبیت بسیاری دارند. اپل آیفون با قابلیتهای خلاقانه، طراحی دلپسند و پشتیبانی کامل و جهانی فروشگاه نرمافزارش در بازار تلفنهای همراه انقلاب ایجاد کرد. اپل با وجود اینکه در صنعت تلفنهای هوشمند پیشگام نبود، بهدلیل تولید محصولی زیبا که تجربهی کاربری بینظیری را به مشتری ارائه میدهد، بسیار موفق است.
پورشه کاین
شرکت سازندهی ماشینهای مشهور و خواستنی؛ پورشه چند سال پیش وارد صنعت ماشینهای اسپرت شد. با وجود اینکه وسایل نقلیهی معقول و کاربردی تعاریف گستردهای داشتند، ماشینهای اسپرتِ رایج، تکراری و خستهکننده شده بودند. کارخانه پورشه از طریق کاین کوشید عقل و احساس را کنار هم قرار بدهد. کارخانه با تمرکز روی طراحی محصول موفق شد اتومبیل اسپرتی بسازد که همهی قابلیتهای ضروری یک ماشین اسپرت را در کنار تجربهی منحصربهفرد راندن اتومبیلهای پورشه فراهم کند. این طرح به فروش موفق و پیشرفت فوقالعادهی اتومبیل فوق در بازار برندهای مطرح منجر شد.
ایدهای که با استارتاپی نوپا و نوآور آغاز شد و گسترش یافت؛ این شرکت در راستای توسعهی اپلیکیشنها در سال ۲۰۱۰ نرمافزاری به نام وندرلیست (Wunderlist) را برمبنای فضای ابری منتشر کرد. اکنون این اپلیکیشن یکی از پرطرفدارترین نرمافزارهای ردهی خودش است و میلیونها کاربر از آن استفاده میکنند. این نرمافزار در مدت زمان کوتاهی برای پنج سیستم عامل مختلف با موفقیت عرضه شد. در این نرمافزار اطلاعات به صورت یکپارچه میان چند سیستم بهروز میشود و طراحی آن ساده و در عین حال تأثیرگذار است.
هنگام طراحی محصول جدید یا طراحی مجدد محصول موجود، شرکت باید مشخص کند محصول جدید دقیقا چه مشکلی را قرار است برطرف کند. لازم است برای نقد ایدهها و ارائهی ایدههای وسیعتر و خلاقانهتر، گروهی از افراد با مهارتهای مختلف تشکیل شوند تا گزینههای موجود گسترش یابد و انتخاب آگاهانهتر صورت گیرد. همچنین بسیار مهم است که از همان لحظهی آغاز فرایند تولید تا آخرین قدم آن نیازها و خواستههای مشتری در نظر گرفته شود. در ضمن بهتر است از نظر عاطفی به طرح وابسته نشوید، وابستگی، تمرکز گروه را در انجام کارهایی که باید صورت بگیرد تا محصولی موفق و ماندگار ساخته شود مختل میکند. در عوض باید طی فرایند، دیدگاهی تحلیلی و انتقادی اتخاذ شود تا همهی تغییرات ضروری اعمال شوند.
طراحی محصول موفق با این روش و طرز فکر، فرایندی اصولی است و محصولات نهایی تا مدتها در خاطر مشتریان باقی خواهند ماند.